Click to see the image after reading the text

Click to see the image after reading the text

 برای مشاهده تصویر - بعد از خواندن متن - بر روی دایره خاکستری کلیک کنید

Layers of Perception

I’m thinking about being, about the power of imagination. And the meaning of presence divides in three:

- Out of me, in the real world
- In my head
- Somewhere around my chest

When there is a gap for which the first type of presence is avoided, other types appear and it’s the power of imagination which starts the process of simulation by using expired information of the database. At this moment, in fact, a world is shaping in which only virtual presence is valid. Thus, we start to design our virtual version parallel to the other one’s and during the process we gradually inject our preferences. In this type of presence, we delude ourselves by a charming virtuality of what could be to escape the pain of what is, the absence.
The third type of being, is in regard to the perception of the reality. The data here, saves somewhere around the heart and the characteristic of information is as unnecessary and inaccessible as a backup for here and now but a true savior at the moments of the absence when it’s automatically activated and restores the latest presence of the one who is absent. In other words, making a backup is an action on making the connection and using the backup is the reaction to its absence.

 

Fourteenth of May
Milan

+ Inspired by Adrian Landon's Mechanical Horse 

 

دریافتن

 به مفهوم «بودن» فکر می کنم، به قدرت «خیال» و «حضور» برایم سه پاره می شود:0

خارج از من، در دنیای واقعی
در ذهنم
جایی حوالی سینه ام

وقتی فاصله هست، وقتی چیزی از حضورِ اول ممانعت می کند، انواعِ دیگرِ «بودن» پدیدار می شوند و این قدرتِ «تخیل» است که روند شبیه ­سازی را از سر می گیرد. در واقع ذهن از بانک اطلاعاتی تاریخ گذشته اش برای شبیه سازی کمک می­گیرد. در واقع در این مرحله دنیایی در حال شکل گرفتن است که برقراری ارتباط در آن تنها برای حضورهایِ مجازی ممکن می شود. بدین ترتیب ما ورژنی خیالی از خود را نیز به موازات حضور مجازیِ دیگری، شبیه سازی می کنیم و لابه­ لای این کندوکاش هاست که جزئیاتِ موردِ دلخواه­مان را به این حضورهای خیالی تزریق می کنیم و رفته رفته جذابیت آنچه ساخته­ ایم از آنچه واقعیت دارد بیشتر خواهد شد. این نوع از حضور از دیدگاه من نوعی مکانیزم دفاعی برای مقابله با درد «غیاب» است، پناه آوردن به آنچه می خواستیم باشد و نشد.0

در نوع سومِ «بودن» تعادلی میان برداشت ما از واقعیت و آنچه که حادث می شود وجود دارد. در اینجا اطلاعات دریافتی از حضوری فیزیکی، جایی حوالی قلبمان ثبت می شود. ماهیت این اطلاعات بیشتر شبیه نوعی اطلاعات پشتیبانی ست که معمولا غیرقابل دسترس و غیر ضروری جلوه می کنند. کاربرد نگه داشتن این اطلاعات اما، در آن است که در لحظه غیاب، اطلاعات ذخیره شده به طور خودکار بازیابی می گردد و امکان دستیابی به آخرین واقعیت دریافت شد از دیگریِ «غایب» را فراهم می کند. در واقع جمع آوری اطلاعات از دنیای واقعی کنشی ست از جانب ما برای ارتباط با دیگری و بازسازی «حضورِ» آن دیگریِ «غایب» از طریق بازیابی اطلاعات پشتیبانی، واکنشی ست به «نبودن» اش.0

چهاردهم می
میلان

تحت تاثیر «اسب ماشینی» اثر آدرین لَندون 

دریافتن

 به مفهوم «بودن» فکر می کنم، به قدرت «خیال» و «حضور» برایم سه پاره می شود:0

خارج از من، در دنیای واقعی
در ذهنم
جایی حوالی سینه ام

وقتی فاصله هست، وقتی چیزی از حضورِ اول ممانعت می کند، انواعِ دیگرِ «بودن» پدیدار می شوند و این قدرتِ «تخیل» است که روند شبیه ­سازی را از سر می گیرد. در واقع ذهن از بانک اطلاعاتی تاریخ گذشته اش برای شبیه سازی کمک می­گیرد. در واقع در این مرحله دنیایی در حال شکل گرفتن است که برقراری ارتباط در آن تنها برای حضورهایِ مجازی ممکن می شود. بدین ترتیب ما ورژنی خیالی از خود را نیز به موازات حضور مجازیِ دیگری، شبیه سازی می کنیم و لابه­ لای این کندوکاش هاست که جزئیاتِ موردِ دلخواه­مان را به این حضورهای خیالی تزریق می کنیم و رفته رفته جذابیت آنچه ساخته­ایم از آنچه واقعیت دارد بیشتر خواهد شد. این نوع از حضور از دیدگاه من نوعی مکانیزم دفاعی برای مقابله با درد «غیاب» است، پناه آوردن به آنچه می خواستیم باشد و نشد.0

در نوع سومِ «بودن» تعادلی میان برداشت ما از واقعیت و آنچه که حادث می شود وجود دارد. در اینجا اطلاعات دریافتی از حضوری فیزیکی، جایی حوالی قلبمان ثبت می شود. ماهیت این اطلاعات بیشتر شبیه نوعی اطلاعات پشتیبانی ست که معمولا غیرقابل دسترس و غیر ضروری جلوه می کنند. کاربرد نگه داشتن این اطلاعات اما، در آن است که در لحظه غیاب، اطلاعات ذخیره شده به طور خودکار بازیابی می گردد و امکان دستیابی به آخرین واقعیت دریافت شد از دیگریِ «غایب» را فراهم می کند. در واقع جمع آوری اطلاعات از دنیای واقعی کنشی ست از جانب ما برای ارتباط با دیگری و بازسازی «حضورِ» آن دیگریِ «غایب» از طریق بازیابی اطلاعات پشتیبانی، واکنشی ست به «نبودن» اش.0

چهاردهم می
میلان

برگرفته از «اسب ماشینی» اثر آدرین لَندون 

 جریان از چه قراره؟ اینجا کلیک کن

 جریان از چه قراره؟ اینجا کلیک کن

Other Projects

Cubic HingeAn Undoable Piece of Paper

CollisionArchiLiterature Series

Musaics - DuplicateProject type

The Pitch DarkArchiLiterature Series

A Simple MosquePraying Inside a Machine

[A]Matrix - DuplicateA Matrix of Reconstruction For Amatrice

The Paddy FieldArchiLiterature Series

The 7-38-55 RuleArchiLiterature Series

Blindly WhiteArchiLiterature Series

Invisible ScreenArchiLiterature Series

CinemArchCar As a Heterotopia in "Good Will Hunting"

InceptogramOne... Two... Three... Action!

ArchiLiteratureProject type

Rasht AirportStructure As The Focal Point

The CircusArchiLiterature Series

Cut And PasteArchiLiterature Series

The KeeperArchiLiterature Series

Parallel UniversesArchiLiterature Series

The First Five SecondsArchiLiterature Series

MonologueArchiLiterature Series

The Eyes [2]ArchiLiterature Series

PLATINUM School of ArchitectureLaboratory of Composition!

The Eyes [1]ArchiLiterature Series

The CirclesArchiLiterature Series

The Bentwood ChairArchiLiterature Series

Red Fire[Station]Detail Matters!

Five Minutes More!ArchiLiterature Series

A Hole, One Centimeter In DiameterArchiLiterature Series

Four Mirrors Facing Two by TwoArchiLiterature Series

Houman Riazi © 2020  All Rights Reserved.

error: Content is protected !!